افسانه گیبل هوک The Ballad of Cable Hogue یک فیلم کمدی غربی آمریکایی است که در سال 1970 توسط سم پکینپا کارگردانی شده و بازیگرانی چون جیسون راباردز، استلا استیونس و دیوید وارنر در آن ایفای نقش کردهاند. داستان در بیابان آریزونا و دورانی است که مرزهای غربی در حال بسته شدن بودن.د. و سه سال از زندگی یک معدنکاو ناموفق را دنبال میکند. این فیلم وسترن را در پلانو تماشای آنلاین کنید.
افسانه گیبل هوک The Ballad of Cable Hogue
فیلم با ترکیبی از کمدی، درام و عناصر رمانتیک، تصویری از زندگی در غرب وحشی آمریکا و تغییرات آن دوران را ارائه میدهد. و با تمرکز بر روی یک داستان کمدی و درام در بیابان آریزونا و ماجراجوییهای یک معدنچی ناموفق، توانست توجه بسیاری از تماشاگران و منتقدان را به خود جلب کند.
داستان فیلم
فیلم داستان کیبل هوگ را روایت میکند، یک معدنکاو ناموفق که پس از رها شدن بدون آب در بیابان، به طور اتفاقی روی یک چشمه آب برخورد میکند. این چشمه در مکانی قرار دارد که برای یک ایستگاه توقف مورد نیاز خطوط مرحلهای منطقه بسیار مناسب است. کیبل هوگ از این موقعیت به نفع خود استفاده کرده و یک ایستگاه سودآور در وسط بیابان ایجاد میکند. داستان فیلم در طی سه سال از زندگی او و تعاملاتش با مسافران و سایر شخصیتهایی که به ایستگاهش مراجعه میکنند، متمرکز است.
عوامل سازنده فیلم
کارگردان: سم پکینپا
نویسندگان: جان کرافورد، ادموند پنی، و گوردون تی. داوسون
بازیگران اصلی
- جیسون راباردز در نقش کیبل هوگ
- استلا استیونس در نقش هیلدی
- دیوید وارنر در نقش جاشوا اسلون
- استروتر مارتین و اسلیم پیکنز نیز در این فیلم حضور دارند.
حاشیههایی از فیلم
کارگردان فیلم، بسیاری از بازیگران و عوامل فیلم قبلی خود در The Wild Bunch را به کار گرفت. فیلمبرداری در بیابان نوادا و در مزرعه فیلمبرداری Apacheland در ایالت آریزونا انجام شد اما تولید فیلم با چالشهایی مواجه شد، از جمله شرایط آب و هوایی نامناسب، مصرف الکل توسط پکینپا و اخراج ناگهانی 36 عضو از تیم تولید. عدم توانایی در فیلمبرداری به دلیل شرایط آب و هوا باعث شد که عوامل و بازیگران زمان زیادی را در یک بار محلی بگذرانند، که نتیجه آن صورتحسابی به ارزش 70,000 دلار بود. این شرایط آشفته باعث شد فیلمبرداری 19 روز از برنامه عقب افتاده و بودجه فیلم 3 میلیون دلار از میزان پیشبینی شده بیشتر شود. این موضوع پایان همکاری پکینپا با کمپانی وارنر برادرز-سون آرتز را رقم زد و به عنوان یک اشتباه حرفهای برای او تلقی میشود.
بررسی و نقد فیلم
راجر ایبرت، منتقد مشهور، این فیلم را یک داستان کمیک بسیار خوب توصیف میکند که انتظار آن را از کارگردانی که بیشتر با خشونت آشنا است، نداشته است. او همچنین تأکید میکند که فیلم در زمانی روایت میشود که تمدن به غرب رسیده است، با تأکید بر تعارض بین تمدن در حال پیشرفت و غرور وسترنهای مستقل.
کیبل هوگ، شخصیت اصلی فیلم، به عنوان یک معدنکاو با خط سیر شخصیتی منحصر به فرد توصیف میشود. او پس از رهاشدن در بیابان توسط شرکایش، به طور معجزهآسا زنده میماند و یک مکان استراحتگاهی در کنار چشمه آبی که کشف کرده، بنا میکند. هیلدی، شخصیت زن فیلم، به عنوان یک فرد منحصر به فرد و شاید اولین فعال حقوق زنان در غرب معرفی میشود. رابطه عاشقانه میان هوگ و هیلدی به عنوان یکی از بهترین بخشهای فیلم برجسته میشود.
سایت Senses of Cinema به بررسی عمیقتری از این فیلم پرداخته و تأکید میکند که این فیلم نشاندهنده جنبههای لیریک و رمانتیک کارگردان سم پکینپا است که در تضاد با شهرت او به عنوان یک کارگردان مردانه و معطوف به خشونت است. در این فیلم، در حالی که عناصر خشونت وجود دارد، اما تمرکز بیشتر بر رابطه عاشقانه و انسانی بین شخصیتها است. به عنوان مثال، رابطه میان هوگ و هیلدی، با وجود پیشزمینه حرفهای هیلدی، به صورت احترامآمیز و عاطفی نمایش داده میشود.
در نهایت، گیبل هوک به عنوان یک اثر حماسی و نمادی از پایان یک عصر توصیف میشود. پکینپا این فیلم را به عنوان یکی از بهترین آثار خود و یک داستان عاشقانه واقعی تلقی میکند. علیرغم عدم موفقیت تجاری فیلم در زمان انتشارش، این فیلم به عنوان یکی از آثار مهربان و لطیف پکینپا شناخته میشود.